نجوای شبانه
بیاد دارم شبی نیمه شبی
یکی در تاریکی زیرلب نجوامیکرد
زدرد ودل میگفت ومینالید وز روزگار شکوه میکرد
کمی گفت وکمی نالید وهق هقی کرد
............تا اینکه کمی ارامش گرفت
......ادامه در ادامه مطالب
عاشقانه های الوینوکس
بیاد دارم شبی نیمه شبی
یکی در تاریکی زیرلب نجوامیکرد
زدرد ودل میگفت ومینالید وز روزگار شکوه میکرد
کمی گفت وکمی نالید وهق هقی کرد
............تا اینکه کمی ارامش گرفت
......ادامه در ادامه مطالب